جیمین فیک زندگی پارت ۴۹#

جیمین فیک زندگی پارت ۴۹#


نامه:
اگه می خوایی اون دختر رو ببینی به این ادرس بیا اما تنها . اگه کسی همراهت باشه بهت قول نمیدم که بتونی اون دهتر و ببینی
( ادرس .................)

ویو ات
بهوش اومدم که دست و پاهام بسته بود و توی اتاق تاریک و با پنجره هایی که با پردا پوشیده شده بود و کسی غیر از من نبود

ات: هی کسی اینجا نیست.

صدای پا و بعدش در باز شد و

النا: به به به ات خانم چه خبر
ات: از من چی میخوای
النا: تو رو نمیخوام تو اصلا برام مهم نیستی کن اون کسی رو که ازم دزدیدی رو میخوام
ات: هیچ کاری نمیتونی بکنی
النا: خیلی هم میتونم اون الان به خاطر تو میاد اینجا و بعدش من اون رو برای خودم میکنم
ات: تو نمیتونی همچین کاری بکنی اون نمیزاره دستت بهش بخوره
النا: اره اما اگه همراهی نکنه جلوی خودش به تو تجاوز میشه
ات: من از اینجا فرار میکنم و کاری میکنم جلوم زانو بزنی و به غلط کردن بیوفتی
النا: خواب دیدی خیره بهتره از رویا بیایی بیرون و واقعیت رو ببین حتی اگه با جیمین هم باشی چون نمیتونی بچه دار بشی ولت میکنه دقیقا همون کاری که ۴ سال پیش کرد پیش الکی دلت و خوش نکن...
.
.
.
امیدوارم خوشتون بیاد و حمایت کنید .